معنی جعبه آهنی نسوز

حل جدول

جعبه آهنی نسوز

گاوصندوق


نسوز

معادل فارسی پیرکس

فرهنگ عمید

نسوز

چیزی که در آتش نسوزد، ناسوز: آجر نسوز، پنبهٴ نسوز، صندوق نسوز،


آهنی

چیزی که از آهن ساخته شده باشد، از جنس آهن،
[قدیمی، مجاز] نیرومند: برافراشتم گرز سیصدمنی / برانگیختم بارۀ آهنی (فردوسی۲: ۱۹۹)،


جعبه

ظرفی صندوق‌مانند که از مقوا، چوب، پلاستیک، و امثال آن ساخته می‌شود،
[قدیمی] تیردان، ترکش،
٣. (موسیقی) ‌ [قدیمی] نوعی آلت موسیقی: چون فروراند زخمه بر جعبه / هرکه بشنید گرددش سغبه (مسعودسعد: ۴۶۸)،

لغت نامه دهخدا

نسوز

نسوز. [ن َ] (نف مرکب) که به آتش تباه نشود. قائم النار. (یادداشت مؤلف). ناسوز. که نمی سوزد. که از آتش گزند نمی بیند. ناسوزنده: آجر نسوز. پنبه ٔ نسوز. خاک نسوز. صندوق نسوز.


آهنی

آهنی. [هََ] (ص نسبی) از آهن. منسوب به آهن. آهنین:
میان من و او بایوان درست
یکی آهنی کوه گفتی برست.
فردوسی.
برافراشتم گرزسیصدمنی
برانگیختم باره ٔ آهنی.
فردوسی.

فرهنگ فارسی هوشیار

آهنی

(صفت) منسوب به آهن ساخته از آهن آهنین: ظروف آهنی مجسمه آهنی.


نسوز

ناسوزنده، چیزی که در آتش تباه نشود

فارسی به انگلیسی

نسوز

Fireproof, Flameproof

فارسی به عربی

نسوز

ضد الحریق

فرهنگ معین

جعبه

تیردان، صندوقچه، هر چیز قوطی مانند، سیاه اسبابی به صورت یک واحد کامل الکترونیکی در وسی له های پرنده برای گردآوری اطلاعات از عملکرد وسیله در جریان پرواز، به ویژه در فهم علت سقوط، تقسیم قاب سرپوشیده ای برای ان [خوانش: (جَ بِ) [ع. جعبه] (اِ.)]

مترادف و متضاد زبان فارسی

جعبه

بسته، صندوق، قوطی، مجری، تیردان، تیرکش

فارسی به آلمانی

جعبه

Boxen, Kasten (m), Schachtel (f), Brust (f), Brustkasten (m), Kiste (f), Lade (f)

واژه پیشنهادی

سازنده جعبه

جعبه ساز

معادل ابجد

جعبه آهنی نسوز

269

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری